"کــاکتــــوس"

"کــاکتــــوس"

من قدرتمندم ...
"کــاکتــــوس"

"کــاکتــــوس"

من قدرتمندم ...

1002

یه روزی اتفاق میافته که دلی رو میشکنی ...با اینکه دلت نمیخواد و نمیخوای واقعا که دلی رو بشکنی ...

یه روزی اتفاق میافته که مجبور میشی مهر و محبت وافرت رو پنهان کنی و صاف تو چشمای طرفت نگاه کنی و بگی برو...

بعد دلت میسوزه...عذاب وجدان میگیری

نه اینکه دلت بسوزه که مریضه...نه

البته که عمر دست خداست...دلم برای خودم میسوزه که با این همه ادعا دلش رو شکستم...با خودخواهی شکستم

نه اینکه من بخوام ..همه ته ته ته دل منو میدونستن...اما حرف دلشون رو از طرف من زدن...

ناراحتم...دلگیرم از خودم 

دلم باز بهونه میخواد...یکی بهونه بسازه برام...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد